درآغوش امن مترسک
گندم ها نمیترسند
پیاده رو
جزوه ی همه فصل ها را
تمام کرده است
درخیابان قفل دست ها میشکند
قلبی از اتوبان رد نمیشود
غم در غرق نقاب های ذوب شده است
فاضله هاشمی غزل