گلنوشت عشق

حرفهای دل به زبان قلم

گلنوشت عشق

حرفهای دل به زبان قلم

حیرانی

دل رنجیده باران 

به جرم چشم طوفانی

بیا با من مدارا کن

به صرف چای فنجانی

اگر قهوه ببینید تو را اینجا 

دلم میگیرد از شادی سور مهمانی 

تورا دیدن مراد قلب من کمی دور است

چه فرقی میکند دومینو با یک لیوان شیر حیوانی

ندیدم چون تو را هرگز فشار مغز من بالاست

نوشتم قطعه ای بی تو وصف الحال حیرانی

نظرات 2 + ارسال نظر
آرشید دوشنبه 12 تیر 1402 ساعت 10:29 https://arshidart.blogsky.com/

سلام ... زیبا بود ... سپاس

اهورا دوشنبه 12 تیر 1402 ساعت 10:18

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد