گلنوشت عشق

گلنوشت عشق

حرفهای دل به زبان قلم
گلنوشت عشق

گلنوشت عشق

حرفهای دل به زبان قلم

شنبه

بعضی ازشنبه هاآنقدربی حا لندکه حوصله ی آدم سرمیرودانگار نان نخورده اند دماغشان رانمیتوانند بالا بکشند ازشادی وطراوت بویی نبرده اندبعضی از شنبه ها عجیب بوی جمعه میدهند شنبه باید شنبه باشد

فاضله هاشمی غزل

یک فنجان چای

غصه ای دارم عزیز

یک فنجان چای مهمانم کن

درشکرخندنگاهت

غصه ام حل میشود

شادی رامینوشم 

به مهر

توخودت قندی

وبامهربانی

برایم چای میریزی

دیگرچه میخواهم

جز این؟

فاضله هاشمی غزل

خریدوفروش

لطفا اگرکسی قلب مرا شکست از من عذرخواهی نکند...من اشکهای دلم رابه یک ببخشیدساده نمیفروشم

فاضله هاشمی غزل

فریاد

گول لحظه های باهم بودن رانخور،سالهابعدهرچه فکرمیکنی من که بوده ام یادت نمیایدیادت باشدهاوقتی میشکننددردشان میگیردامافریادنمیزنندفقط فراموش میکنند

فاضله هاشمی غزل