گلنوشت عشق

گلنوشت عشق

حرفهای دل به زبان قلم
گلنوشت عشق

گلنوشت عشق

حرفهای دل به زبان قلم

موشک ها

سکوت کنید 

موشک ها سخن میگویند 

صدای اقتدار 

به گوش می‌رسد 

چموش های حواس پرت

میشنوید؟

کارواش

منفجر شده 

بغض من 

وقت کارواش چشمهاست 

گل

اگر خدا میخواست 

جای من گل می‌کاشت 

تا پاییز صبر میکرد 

به زمستان می‌گفت 

مواظب باشد

آغوش بهار 

پناه من شد 

بی هیچ دلهره ای 

خرمالوها

و من

 از تمام درخت ها

دلم

برای خرمالو ها 

تنگ میشود

ایران

امروز عید ماست

روزی به نام ایران

روز سه رنگ پرچم

روزی به رنگ شادی

غم های ما تمام شد