گلنوشت عشق

گلنوشت عشق

حرفهای دل به زبان قلم
گلنوشت عشق

گلنوشت عشق

حرفهای دل به زبان قلم

آسوده خاطر


من رفیق  انار بودم 

لحظه هایم 

سرا پا سرخ بود

اردیبهشت جان خاطرت آسوده باد 

فرزندِ چهارمِ  بهار نارنجی ست

فاضله هاشمی غزل

آفتابگر دان ‌‌ بودی 

خورشید من سهم  تو بود 

ماه من گر می‌شدی 

این آسمان فردا نداشت 

فاضله هاشمی غزل






صید

ماهیِ آرامِ من 

صیدت  شراب مرگ بود 

نئشه ی رویای تو بودم 

مستی دریا را می‌گرفت

فاضله هاشمی غزل





صحافی

قلب من دلگیر مشو 

صحافیِ باران

کار تو نیست

ابر هم پدرش در آمد

فاضله هاشمی غزل