گلنوشت عشق

گلنوشت عشق

حرفهای دل به زبان قلم
گلنوشت عشق

گلنوشت عشق

حرفهای دل به زبان قلم

زیر قیمت

پاییز

انار هایش را

زیر قیمت

فروخت

خریداری نبود

فاضله هاشمی غزل
















سرما

تنها نرو

واژه ها با تو می آیند

خودت را خوب بپوشان

شعر سرما میخورد

هیزم ها 

تب کرده اند

بمان 

تا گرم شوم

فاضله هاشمی غزل










نقاشی

پاییز قشنگ ترین نقاشی خدا روی بوم زندگی انسانهاست  خداوند هنرمند با احساسی است که کارش را خوب بلد است و میداند در و تخته را چگونه باهم جور کند اگر اینگونه نبود همه ی فصلها شبیه هم بودند و دیگر پاییز و بهار بودن لطفی نداشت فکرش را بکن اگر وقت  پاییز بهار شود و به جای تابستان برف ببارد انسان ها در مورد هستی چه فکر میکنند و در مورد خدا چه قضاوتی دارندخداوند هرگز کاری نمی‌کند که حیثیتش به باد رود او همیشه خدا بوده و هست و خواهد بود و کسی نمی‌تواند این قاعده را تغییر دهد

فاضله هاشمی غزل


زنجیر

زندگی

بادبادکی ست

چشم او  در چشم باد

دست او در دست تو

رفتنش تقدیری ست

ماندنش را تضمین نیست

نکند فکر کنی 

که به پایش زنجیر است

لحظه ها را در یاب

حتی امروز دیر است

فاضله هاشمی غزل











چکه چکه تفکر

از هر جایی بخوای مدل زندگیت می‌تونه تغییر کنه

فاضله هاشمی غزل